داستان استخدام
نوشته شده توسط : مرتضی

مدير فروش يك شركت قصد داشت از بين دو داوطلب، يكي را به عنوان كارمند فروش استخدام كند. يك خودكار برداشت و گفت: «يكي از اين خودكارها را به من بفروشيد.»

نفر اول خودكار را گرفت و پس از بررسي آن گفت: «اين خودكار بسيار خوبي است. بدنه شفاف دارد و رنگ جوهر آن معلوم است و متوجه خواهيد شد كه چه زماني جوهر آن تمام مي‌شود. ته خودكار به گونه‌اي بسته شده است كه هيچ گاه جوهر آن به بيرون نشت نمي‌كند. در خودكار گيره‌اي دارد كه هم مي‌تواند خودكار را در جيب شما نگاه دارد و هم از نشت جوهر به پيراهن شما جلوگيري كند. وقتي در خودكار را برداريد مي‌توانيد آن را در سر ديگر خودكار قرار دهيد و مطمئن باشيد كه در خودكار را گم نمي‌كنيد و هم‌چنين موجب تعادل خودكار در هنگام نوشتن مي‌شود.»

مدير فروش كه تحت تأثير قرار گرفته بود، خودكار را به نفر دوم داد. او خودكار را گرفت و آن را با يك فشار محكم و ناگهاني به دو نيم كرد و گفت: «شما به يك خودكار جديد نياز داريد.





:: موضوعات مرتبط: حکایت , ,
:: برچسب‌ها: داستان استخدام جوک مورد داشتیم,جوک جدید,جوک ضد حال,چوک ضد دختر,جوک ضد پسر,پیامک جدید,داستان,جوک کولر,جوک یارانه,حکایت,جوک منحرفی زشت,پیامک عرفانی -SMS mystical,جوک داعش,پیامک استقلالی تاج,پست های عاشقانه,جوک ایرانسل,جوک پسته,جوک حمید معصومی نژاد,جوک شامپو پرژک,اس ام اس,sms,اس ام اس خنده دار,اس ام اس عرفانی ,اس ام اس منحرفی داستان مرد گوژپشت ,joke,داستان وحکایت های شیرین ,
:: بازدید از این مطلب : 854
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 26 آذر 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: